i feel you in every stone in every leaf of every tree you've ever grown [that you ever might have grown] من احساست میکنم... تویه هر سنگی تویه هر برگ از هر درختی که هیچوقت پرورش نداشتی «که ممکنه نیست هیچوقت درش رشد کرده باشی» i feel you in every thing in every river that might flow in every seed you might have sown من احساست میکنم... تویه هر چیزی تویه هر رودخانه ای که ممکنه جاری باشه تویه هر دونه ای که ممکنه کاشته باشیش i feel you in every vein in every beating of my heart each breath I take [in every breath i'll ever take] من احساست میکنم... تویه هر حالتی تویه هر ضربه از قلبم هر نفسی که میکشم «تویه هر نفسی که ممکنه داشته باشم» i feel you anyway in every tear that i might shed in every word i've never said من احساست میکنم... در هر حالتی... تویه هر اشکی که ممکنه بریزم تویه هر حرفی که ممکنه هیچوقت نگفته باشم i feel you من احساست میکنم...